به نام خداوند بخشنده مهربان

السلام علیک یا اباصالح ....

به نام خداوند بخشنده مهربان

السلام علیک یا اباصالح ....

بشارت مخصوص مومنین



بشارت مخصوص مومنین


الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَنْزَلَ عَلى‏ عَبْدِهِ الْکِتابَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً (1)

قَیِّماً لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدیداً مِنْ لَدُنْهُ وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً (2)[1]

      همان طور که در دو آیه ی بالا مشاهده می شود در حالی که دو عامل بشارت و انذار به عنوان هدف قرآن کریم مطرح گردیده است لکن برای انذار محدودیتی قرار داده نشده است از جهت مخاطب در حالی که  بعد از ذکر بشارت مخاطب آن را هم مشخص می فرماید. به نظر می رسد به این معنا دلالت دارد که درست است قرآن هم مبشر است و هم نذیر لکن بشارت قرآن کریم برای مومنین است.

      کلمه بشر به تشدید را در هیئت امری 12 بار در قرآن کریم تکرار شده است. از این دوازده بار هفت مرتبه مخاطب بشارت مومنین معرفی شده اند. همانند آیه 25 از سوره مبارکه بقره که چنین می فرماید:« وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُون». در آیه ی 155 از سوره مبارکه بقره مخاطب بشارت را صابرین معرفی می نماید:« وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین». در آیه شریفه 34 از سوره مبارکه حج مخبطین :« وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتینَ ». در آیه ی شریفه 37 از سوره مبارکه حج محسنین لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْکُمْ کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنین» مورد خطاب بشارت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم  هستند.

      اما در دو آیه ی شریفه مخاطب بشارت منافقین و کافرین قرار گرفته اند :

      بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیماً (138) سوره مبارکه نساء

      وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَری‏ءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلیمٍ (3) سوره مبارکه توبه

      در این دو آیه آن چه که مورد بشارت قرار گرفته است عذاب است ، در حالی که می دانیم بشارت برای خبر خوشایند استفاده می شود نه هر خبری لذا به نظر این طور می رسد که بشارت در این دو آیه معنای کنایه ای داشته باشند.

چرا کافران بشارت نمی شوند

      در این قسمت بررسی می کنیم که چرا کافران و منافقان مورد خطاب بشارت قرار نمی گیرند.

      دلیل اول این است که بشارت های دینی زمانی تحقق می یابد که انسان به وجه غیبی دین ایمان داشته باشد، به طور مثال اگر قرار است کسی عملی انجام دهد به این امید که در بهشت شربتی خنک بنوشد،‌ در قدم اول باید به بهشت و جهان آخرت ایمان داشته باشد. یا اگر قرار است کسی در دنیا به این بشارت داده شود که اگر یک دانه ی گندم ببخشی و انفاق کنی خداوند متعالی چندین دانه ی گندم به تو برمی گرداند اولا باید به خداوند متعالی و ثانیا به قدرت او ایمان داشته باشد. در نتیجه اگر کافر باشد ممکن نیست بشارت برای او تحقق پذیرد و این در حالی است که عموم بشارت های دینی بشارت هایی است که در آخرت نسیب انسان می شود.

      دلیل دوم این که به نظر می رسد تمام مردم به این امر اذعان داشته باشند که درست است که در هر دو امر یعنی بشارت و انذار خیر خواهی وجود دارد ، لکن در بشارت خیر خواهی به صورت و یژه و خاصی نمایان می شود . از طرفی باید بدانیم که رحمت خاص پروردگار متعالی شامل حال مومنین می باشد به خلاف رحمت عام حضرت حق جل جلاله که شامل حال تمام مردم می شود.

      و در کل به نظر می رسد که بشارت در مقابل کافرین و آنها که اصلا اسلام و مسلمین را قبول ندارند نه تنها باعث هدایت ایشان نمی شود بلکه باعث دوری بیشتر ایشان از اسلام می گردد. چرا که در این زمان یا بشارت را مایه ی فریب می داند و یا خودبزرگ بینی او بیشتر می شود و خود را انسان مهمی تلقی می کند و همین باعث پایین آمدن شان اسلام عزیز و مسلمانان می گردد.

      دلیل سوم این مطلب است : کسی که هنوز به دین اسلام رو نیاورده است و اصلا هیچ عملی در راه دین انجام نداده است اولین قدم برای روی آوردن او به اسلام این است که درک کند دفع خطر احتمالی عقلا واجب است. و چون عدم روی آوردن به دین محتمل خطر است (خطر آتش جهنم و خطر از دست دادن بهشت) در نتیجه عقلا روی آوردن به دین واجب می باشد. لذا تا زمانی که وارد دین نشده است اگر برای او از بهشت هم صحبت شود در واقع ترساندن او می باشد از این مطلب که ممکن است این ها را از دست بدهی.

چرا مومنین انذار می شوند

      خداوند متعالی به جهت تفضل بر مومنان آنها را انذار می نماید، لذا انذار مومنین چیز بدی نیست، بلکه انذار کافران هم لطفی از جانب پروردگار متعالی بر ایشان می باشد. چرا که اولا بشارت تنها مضراتی دارد که به صورت جداگانه مورد بحث قرار خواهد گرفت که این ضرر ها به وسیله انذار از بین خواهد رفت. از طرفی خود انذار فواید زیادی دارد که موجب شده انذار رحمتی از جانب پروردگار متعالی باشد.




کلام رهبری


خوف را همراه رجاء حتماً به دل‌ها بدمید؛ و خوف را بیشتر. این‌که ما آیات رحمت الهی را بخوانیم و یک عده‌ای را غافل کنیم و نتیجه‌اش این بشود که خیال کنند - با یک توهّم معنویت - غرق در معنویتند و از واجبات و ضروریات دین در عمل غافل بمانند، درست نیست. در قرآن، بشارت مخصوص مؤمنین است؛ اما انذار برای همه است؛ مؤمن و کافر مورد انذارند. پیغمبر خدا گریه می‌کند، شخصی عرض می‌کند: یا رسول‌اللَّه! خداوند فرمود: «لیغفر لک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخر». این گریه برای چیست؟ عرض می‌کند: «أولا اکون عبدا شاکرا»؛ یعنی اگر شکر آن مغفرت را نکنم، پایه‌ی آن مغفرت سُست خواهد شد. در همه حال، انذار باید بر دل ما و مستمعان ما حاکم باشد. راه، راهِ دشواری است؛ بشر بایست خود را برای پیمودن این راه و رسیدن به آن سرمنزل آماده کند.
بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانه‌ی ماه محرم




[1]- سوره مبارکه کهف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد